سرباز عدالت

روایتی از ۲۸ سال نابینایی

چهارشنبه, ۷ مهر ۱۳۹۵، ۰۷:۲۲ ق.ظ

جانباز همان دلداده و آسیب دیده ای است که پرمایه ترین سرمایه خود را به مسلخ عشق برده است تا مُهر محبت و بندگی را بر پیشانی خود زند، همان کسی که با دریافت حقیقت وجود خویش به اوج انسانی خود رسیده و به دنبال رضایت خدا و بهشت ابدی است. او همان انسان خودباوری است که کرامت و شجاعت را در جان خود جا داده و جهاد را بهترین میدان عرضه اخلاص خویش به پروردگار محبوب خود می داند. شهیدان زنده جانبازان، شهیدان زنده ای هستند که خداوند این فرصت را به آن ها داده است سال هایی از عمر خودشان را همراه با مجاهدت و آزمایش دشوار بگذرانند. تنها تفاوت جانباز با شهید این است که آخرین رشته ارتباط او با عالم خاک قطع نشده است، برای آن که جانباز باید بماند و پیام شهیدان را فریاد کند، باید بماند تا کارهای ناتمامی را به پایان رساند.

55


غلامعلی شهرکی میرزایی یکی از جانبازان ۸ سال دوران  دفاع مقدس است که فرصت دیدن زن و فرزندانش  را برای ابد از دست داده است، او جنگید تا با دفاع از مرز و بوم میهنش به ندای امام راحل لبیک بگوید.

شهرکی  از حضور ۵ساله اش در جبهه می گوید:  اوایل سال۶۱ بود که به  جبهه اعزام  و در بسیاری از عملیات ها شرکت داشتم  که در این راه بارها مجروح شدم و آخرین حضورم در جبهه به اواخر سال ۶۶ برمیگردد.

جانباز سرافراز سیستانی در ادامه بیان می کند: من در سه مرحله از چند ناحیه کتف، پا ،سر، فک و دوچشم مجروح شده ام اما این جراحات نتوانسته اشتیاق خدمت من به وطنم را از من بگیرد.

 این جانباز ۷۰ درصد در عملیات کربلای ۶ از ناحیه یک چشم مجروح شده است ، در حالی که هنوز جراحاتش بهبود نیافته بود  با وجود مخالفت پزشکان دوباره عازم جبهه های حق علیه باطل شده است او انگیزه این کارش را اینگونه بیان کرد: در بیمارستان ۵۰۴ ارتش در تهران  بستری بودم که در همان هنگام تهران بمباران شد توسط هواپیماهای عراقی و مجروهان را به بیمارستان آورده بودند یک کودک چندساله در حالی که صورتش به شدت مجروح شده بود و خون از سرو صورتش جاری بود را برای درمان به بیمارستان آورده بودند من با دیدن این کودک به یاد هدفم که دفاع از مردم کشورم بود افتادم و علی رغم مخالفتهای بسیار دوباره عازم جبهه شدم.


جانباز نابینای سیستانی دیدن امام زمان (ع)در خواب را  بهترین خاطره ای که از دوران حضور خود در دفاع از میهن اسلامی داردعنوان میکند و  در این رابطه می گوید: هر لحظه جنگ برایمان خاطره بود اگر بخواهیم خاطرات جنگ را بگوییم باید کتاب ها بنویسیم که شاید بتوانیم گوشه ای از اتفاقات و حادثه های دفاع مقدس را نشان دهیم؛نمازها، مناجاتها، اخوت و برادی بین رزمندگان و…در یکی از شبها که در فکر بودم با شک به خودم گفتم مگر نمیگویند امام زمان در همه جا حضور دارد چرا حالا در کنار مانیست و همان شب در عالم خواب سواری براسب دیدم که به سنگرها نزدیک شد  و در همان عالم یکی از نگهبانان به او اعلام ایست داد و آن شخص سوار براسب دهانه اسبش را کشید و گفت من به یاری شما آمده ام و بعد از خواب بیدار شدم و به یقین  رسیدم که آقا در بین ما حضور دارد و گر نه دست خالی ما کجا و سلاح های مدرن دشمن کجا در تمام این لحظات خداوندو امام زمان یار تمام رزمندگان بود.

شهرکی در ادامه گفت:در عملیات کربلای ۶ در مسیر امداد رسانی به رزمندگان در طول راه اتومبیل ما بمباران شد و از ناحیه دو چشم نابینا شدم و این آخرین حضورم در جبهه بود .

وی در پایان خانواده های جانبازان۷۰ درصد را پرستاران همیشه بیدار عنوان کرد و گفت:این خانواده ها هستند که انگیزه زندگی در شرایط سخت را به ما جانبازان میدهند، این اعتماد به نفس و نشاط من ثمر خانواده خوب و همسر مهربانم است که در تمام لحظات به همراه من بوده و تنهایم نگذاشته است.

از حال امروزش بسیار راضی است چون طرف معامله اش را خدا میداند و میگوید:من با خدای خود معامله کردم با سودی اخروی و راضیم به رضای او ، فقط علاقه دارد که خط بریل را آموزش ببیند و ادامه تحصیل بدهد تا الگو و انگیزه ای برای جوانان باز مانده از تحصیل باشد.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۷/۰۷
h. piran

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی