سرباز عدالت

غیبت امام مهدى(عج) یکى از پدیده‏هایى است که با اراده و تدبیر خداوند رخ داده است ؛ پس به طور حتم داراى حکمت و مصلحتى مهم و قابل توجه است.دوازدهمین پیشوای معصوم؛حضرت حجه بن الحسن المهدی؛اما زمان(عج)؛در نیمۀ شعبان سال ۲۵۵ هجری قمری در شهر سامراء دیده به جهان گشود.
او همنام پیامبراسلام(م ح م د)و هم کنیه آن حضرت (ابولقاسم)است.
از جمله القاب آن حضرت؛حجت،قائم،خلف صالح،صاحب الزمان،بقیه الله است و مشهورترین آنها مهدی می باشد.
پدرش،پیشوای یازدهم حضرت امام حسن عسکری(ع)و مادرش،بانوی گرامی نرجس است که بنام ریحانه،سوسن از او یاد شده است.
حضرت مهدی دو دوره غیبت داشت : یکی کوتاه مدت(غیبت صغری) و دیگری بلند مدت(غیبت کبری).
اولی از هنگام تولد تا پایان دوران نیابت خاص ادامه داشته و دومی، با پایان دوره نخست آغاز شد و تا هنگام ظهور و قیام آن حضرت طول خواهد کشید.

فلسفه غیبت امام زمان(عج)

غیبت امام مهدى(عج) یکى از پدیده‏هایى است که با اراده و تدبیر خداوند رخ داده است ؛ پس به طور حتم داراى حکمت و مصلحتى مهم و قابل توجه است.
عبداللَّه بن فضل هاشمى مى‏گوید : از امام صادق«ع» شنیدم که مى‏فرمود : «صاحب الامر، غیبتى دارد که ناگزیر اتفاق مى‏افتد و ناراستان و طرفداران باطل به شک مى‏افتند». عرض کردم : «فدایت شوم چرا چنین مى‏شود؟» فرمود : «به خاطر چیزى که ما اجازه نداریم، آن را براى شما بازگو کنیم». عرض کردم : «حکمت و فایده این غیبت چیست؟» فرمود : «حکمت غیبت او، همان حکمت غیبت آن عده از حجت‏هاى خداوند است که قبلاً از آنها یاد شده است ؛ حکمت این غیبت نیز تا بعد از ظهور آن حضرت، بر مردم معلوم نخواهد شد ؛ همان طور که حکمت کارهایى که خضر انجام داد، تا قبل از جدا شدنش از موسى، معلوم نشد. اى پسر فضل! این امرى الهى است و سرّ آن و جهات پنهانى آن نیز، الهى و به خدا مربوط است و هنگامى که ما مى‏دانیم خداوند عزّوجل حکیم است، قبول و اعتراف مى‏کنیم که تمام کارهایش، عین حکمت و درستى است ؛ هر چند که علت و چرایى آن کارها، براى ما روشن نشده باشد» اثبات الهداه، ج ۳، ص ۴۸۸، ج ۲۱۷٫.

نقش و تأثیر مردم‏
یکى از عوامل مهم غیبت امام مهدى(عج)، عدم همراهى و تمکین مردم از آن حضرت و سستى و قصور در یارى امام«ع» است ؛ چنان که امامان پیشین، از این ناحیه آسیب‏هاى فراوانى دیدند و مرارت‏ها کشیدند. نتیجه این معصیت و نافرمانى بزرگ مردم، کشته شدن و شهادت همه آنان و از دست دادن حکومت بوده است! بر این اساس غیبت امام مهدى(عج) بیشتر از ناحیه خود مردم بوده است ؛ نه از سوى امام زمان(عج)، خواجه نصیر الدین طوسى مى‏گوید : «وجوده لطفٌ و تصرّفه لطف آخر و عدمه منّا»؛ کشف المراد، ص ۲۸۵٫ «وجود امام، لطف است (از سوى خدا) و تصرّف او (در امور) لطفى دیگر است و غیبت او، مربوط به خود ما است» ؛ یعنى، عدم حضور امام و غیبت او از ناحیه خود ما و مشکلات و موانعى است که ما به وجود آورده‏ایم. در مورد نقش مردم در غیبت امام مهدى(عج) مى‏توان به چند مورد اشاره کرد :
۲-۱٫ تأدیب و متنبّه شدن‏
وقتى مردم به وظایف و مسئولیت‏هاى خود، در برابر امام و پیشواى بر حق خود، پایبند نباشند و از اطاعت و یارى او سرپیچى کنند و از جان و مالش محافظت نکنند ؛ روا است که خداوند، آن امام را براى مدتى از مردم جدا سازد و تأدیبشان کند. در این صورت مردم از بسیارى از مواهب و الطاف امام معصوم«ع»، بى‏بهره مانده و از برکات ظاهرى وجود او محروم مى‏شوند و این نشانگر غضب و خشم الهى است.
محمد بن فرج مى‏گوید: امام ابوجعفر«ع» برایم نوشت : «اذا غضب الله – تبارک و تعالى – على خلقه نحاناً عن جوارهم»؛ اثبات الهداه، ج ۳، ص ۴۴۷، ح ۳۸ ؛ کافى، ج ۱، ص ۳۴۳٫ ؛ «وقتى خداوند متعال بر مردم خشم گیرد، ما را از کنارشان دور مى‏سازد».
مروان انبارى نقل مى‏کند : از امام باقر«ع» (نوشته یا پیامى‏) صادر شد که : «انّ الله اذا کره لنا جوار قوم نزعنا من بین اظهرهم»؛ همان، ص ۴۹۸، ح ۲۷۱ ؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۹۰٫ ؛ «وقتى خداوند، بودن ما را در میان قومى ناخوش دارد، ما را از میان آنان خواهد برد».
۲-۲٫ ستمکارى و نادانى مردم‏
ظلم و ستمى که مردم هم بر خود و هم بر دیگران روا مى‏دارند و از حجت الهى، به جهت جهل و نادانى‏شان بهره کافى نمى‏برند، موجب غیبت امام«ع» شده است. حضرت على«ع» در این زمینه مى‏فرماید : «واعلموا انّ الارض لا تخلوا من حجّه الله ولکنّ الله سیعمى خلقه منها بظلمهم وجورهم و اسرافهم على انفسهم»؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۱۳، ح ۸٫ ؛ «اى مردم بدانید که زمین هرگز از حجّت الهى خالى نمى‏ماند، اما پروردگار، مردم را به جهت ظلم و ستمى که مرتکب مى‏شوند و نیز به جهت اسراف و زیاده روى‏هاى که در حق خود انجام مى‏دهند، از دیدن حجّت خودش (امام مهدى(عج)) محروم مى‏سازد».
در نقل دیگر آمده است : «…لکن الله سیعمى خلقه عنها بظلمهم و جهلهم، ولو خلت الارض ساعه واحده من حجّه الله ساخت باهلها لکن الحجه تعرف الناس و لا یعرفونها…»؛ اثبات الهداه، ج ۳، ص ۵۳۲، ج ۴۶۳٫ ؛ «… خداوند به واسطه نادانى و ستمکارى مردم، دیده ایشان را از دیدن حجتش فرو مى‏بندد… سپس حجت (در زمان غیبت) مردم را مى‏شناسد ؛ ولى آنان او را نمى‏شناسند».

یاران امام زمان

اینکه یاران حضرت مهدی ۳۱۳ نفر هستند مطلب صحیحی است ولی منظور یاران خاص وفرماندهان لشگرهای حضرت می‏باشد، زیرا شکی نیست که همه مؤمنین و مؤمنات در آن زمان از یاران و یاوران آن حضرت می‏باشند وحتی گروهی از مؤمنین زمان‏های گذشته زنده می‏شوند و در رکاب حضرت بر علیه کفر مبارزه می‏نمایند . به همین جهت در دعای عهد می‏خواهیم که خداوند ما را از کسانی قرار دهد که در رکاب حضرت وجود داشته باشیم. افزون بر آنبیان واقعیت نباید موجب یأس و دلسردی بشود، بلکه منطقا هر کس باید تلاش کند که خود را به حد اعلای کمالات برساند تا در ردیف یاران ویژه آن حضرت قرار گیرد.ظاهراً این ۳۱۳نفر که در روایات آمده است , از طلایه داران و پیشگامان نهضت حضرت مهدی عج هستند; زیرا در دیگر روایات یاران آن حضرت ده هزار دوازده هزار, پانزده هزار و حتی به عنوان توده های انبوه یاد شده است .پس احتمال دارد این گروه اندک , یعنی ۳۱۳نفر, فرماندهان و وزیران امام باشند که در آغاز, هسته های اصلی نیروها را بر عهده دارند و پس از پیروزی برای ارشاد و دادرسی و کارگزاری به سرزمین های دور و نزدیک فرستاده می شوند.امام صادق ع می فرماید از این گروه به نقبا, خواص و ذُخْراللّه تعبیر شده است . اگر خوب دقت کنیم این افراد باید مؤمن کامل باشند تا بتوانند جهانی را اداره کنند.

آیا۳۱۳ یار وجود ندارد؟

حال آیا در میان این همه افراد، تعداد ۳۱۳ نفر یار وجود ندارد؟ باید گفت: همان‌گونه که یک رشته علل و عوامل باعث غیبت شد و مردم از نعمت وجود امام ظاهر محروم شدند، همچنین ظهور امام نیز مشروط به تحقق زمینه‌ها و شرایط آن است و تا این شرایط فراهم نشود، ظهوری نخواهد بود. یکی از شرایط عمده، وجود یاورانی است که به همراه امام بار قیام را بر دوش بکشند و تا آخر از همراهی و یاری رهبر خود دست برندارند و او را تنها نگذارند. سدیر صیرفی در گفت و گویی با امام صادق(ع) درباره عدم قیام می‌گوید: حضرت مرا به خارج مدینه برد تا آن که وقت نماز، در محلی پیاده شدم. امام صادق(ع) به جوانی که در آن نزدیکی بز می‌چراند نگاهی کرد و فرمود: ای سدیر! به خدا قسم! اگر پیروان من به تعداد این بزها بودند، بر جای نمی‌نشستم(و قیام می‌کردم). سدیر گوید: بعد از تمام شدن نماز، حیوانات آن گله را شمردم و یافتم که عدد آنها از هفده تجاوز نمی‌کند.(کافی، ج۲، ص۱۹۰، ح۴).

تحقق این شرط، لازم است ، ولی کافی نیست، بلکه باید زمینه‌های دیگر نیز فراهم شود که از مهم‌ترین انها، قابلیت مردم برای پذیرش دولت حق است. به این معنا که عموم مردم و جامعه بشری(نه گروهی خاص و در منطقه‌ای خاص) باید به درجه‌ای از معرفت برسند که دریابند حکومت‌ها و مکاتب ساخته‌ی بشر، جوابگوی نیاز مردم نیست و به وسیله‌ی این‌ها، سعادت و عدالت واقعی به بشر هدیه نمی‌شود.

خلاصه آنکه مردم، خود باید ظهور عدالت را بخواهند و جهانیان را با زیبایی‌های دوران ظهور آشنا کنند و روحیه‌ی عدالت طلبی و ظلم ستیزی را در همه جا گسترش دهند.

اعمال و کردار مردم، باعث شد امام از میان مردم برود

مرحوم خواجه طوسی، در کتاب تجرید الاعتقاد، علت غیبت امام را کوتاهی مردم می‌داند؛ چرا که اعمال و کردار مردم، باعث شد امام از میان مردم برود. بنابراین باید مردم از راه غلطی که رفته‌اند برگردند و امام را بخواهند تا ظهور صورت گیرد.و از همین رو، شیخ صدوق در مقدمه‌ی کتاب کمال الدین می‌گوید: ظهور حجت‌های الهی در مقامات پیشوایی خود، بر سبیل امکان و تدبیر، نسبت به مردم زمان خودشان است. اگر حال(مردم) طوری باشد که امام بتواند تدبیر و رهبری اولیایش را بر عهده بگیرد ـ یعنی مردم حاضر باشند حرف او را بپذیرند و او بتواند اراده‌ی خدا را پیاده کند ـ ظهور آن حجت، لازم خواهد بود و اگر وضع به گونه‌ای باشد که امام نتواند تدبیر در رهبری اولیایش را بر عهده بگیرد و حکمت الهی، موجب پنهانی او گردد و تدبیر نیز آن را اقتضا کند، خداوند او را در پشت پرده غیبت، نهان می‌سازد تا زمانی که وقت مناسب فرا رسد.

 

 

معنای غیبت و ظهور امام زمان (عج)

 

عده بسیاری به غلط تصور می کنند که غیبت امام زمان به معنای نامرئی بودن وی است و امام غایب یعنی کسی که مردم قادر به دیدن او نیستند و پنهان از مشاهده است. اما معنای صحیح غیبت، ناشناس بودن حضرت است نه نادیدنی بودن او.

 

به تصریح روایات اسلامی در غیبت کبری امام عصر (عج) در بین مردم به صورت ناشناس رفت و آمد دارد و مردم نیز او را می بینند ولی نمی شناسند، چرا که وی اجازه الهی برای معرفی خود ندارد و فقط هنگامی که خداوند اجازه می دهد و حضرت مصلحت می داند، خودش را به بعضی از افرادی که توفیق دیدار و شرفیابی داشته اند، معرفی می نماید.

 

اما در خصوص چگونگی ظهور آن حضرت مردم با دعا برای فرج آن حضرت و خودسازی، دیگر سازی و شناخت و شناساندن چهره صحیح مهدویت نقش به سزایی دارند. در سخنان معصومان تاکید و سفارش بسیار زیادی بر دعای مردم برای ظهور و فرج امام زمان (عج) شده است. دعاهای کوتاه و بلند بسیار متعددی که برای فرج از معصومان رسیده است نشان از اهمیت نقش دعا در ظهور دارد و دعا برای فرج هنگامی موثرتر خواهد بود که از نفوسی پاک تر و خالص تر برخیزد. از سوی دیگیر یکی از موانعی که ظهور را به تاخیر انداخته است نبودن یاران و یاوران مخلص و عاشق و ثابت قدم است که آن حضرت را هنگام ظهور و در تحقق حکومت عادل جهانی اش یاری نمایند.

 

همچنین تلاش در جهت خودسازی فردی برای تعجیل در فرج هرچند بسیار لازم و موثر است اما کافی نیست. هرکس که در این راه تلاش و احساس مسئولیت می کند باید بکوشد که دیگران را هم با خود همراه سازد، چرا که هرقدر بر تعداد یاران پاک و عاشق و مخلص افزوده گردد، زمینه ظهور سریع تر فراهم می شود و خلاصه مطلب با ظهور آن حضرت ظلم و ظالم از بین می رود و امنیت مطلق بر روی زمین برقرار می گردد. مردم در رفاه کامل گسترش می یابد. سلامت و بهداشت روحی و جسمی و آرامش عمومی در جامعه ایجاد می شود و جامعه به پیشرفت های شگرف علوم تجربی و دینی نایل می آید و همچنین تکامل عقلی و اخلاقی و معنوی عموم مردم ایجاد می گردد. حاکمیت کامل آیین توحیدی اسلام بر همه زمین استقرار می یابد.

از آنچه گفته شد و مجموع روایات این نتیجه به دست می آید که تا مردم جانشان از ظلم و ستمی که زمین از آن پر شده است به لب نیاید و از تمام حکومت های جهان در اجرای عدالت و اصلاح مطلق همه امور نومید نشوند و دست کم بخشی از آنان قدر حضور پیشوای الهی را ندانند و آمادگی و لیاقت لازم را برای همراهی و پیروزی او کسب نکنند، غیبت امام زمان برطرف نخواهد شد. از این رو در روایات اسلامی یکی دیگر از فلسفه های غیبت حضرت نومیدی مردم از نظام ها و حکومت های بشری در رسیدن به این نتیجه معرفی شده است که جز یک پیشوای معصوم الهی هیچکس دیگری قادر نیست که عدالت و هدایت کامل و مطلق را در همه ابعاد آن در تمام جهان تحقق بخشد و بدین ترتیب برای ظهور و حضور علنی او لیاقت پیدا کند.

همچنین بر اساس احادیث معصومان، امتحانات دوران غیبت چنان سخت است که در پایان کار و هنگام ظهور تنها عده کمی بر دین و ایمان راستین و اعتقاد به امامت آن حضرت ثابت و راسخ باقی می مانند و لیاقت یاری و سربازی او را می یابند.

 

پس خالصانه از محضر مقدس پروردگار مهدی (عج) ظهورش را با اجابت این دعاها تقاضا می کنیم:

 

اللهم انی اسئلک بحق روح ولیک علی بن ابیطالب الذی ما اشرک بالله طرفه عین ابدا ان تعجل فرج ولیک القائم المهدی (عج) یا رب الحسین بحق الحسین اشف صدر الحسین بظهور الحجه و صلی الله علی محمد و اهل بیته الطاهرین (ع)

در پایان ۲۰عمل توصیه برای خشنودی امام زمان(عج):

 

۱ – کمک و صدقه به محرومین به نیت سلامتی و دور کردن غم واندوه از حضرت

۲ – نماز اول وقت باعث خوشحالی حضرت میشود و بهتر از آن این که ثواب

آن را به خود ایشان تقدیم کنید

۳ – صلوات فرستادن زیباترین هدیه است به همراه عجل فرجهم

مثلا روزی ۱۰۰ مرتبه

۴ — تلاوت قرآن به خصوص سوره های یس ؛ نباء ؛ عصر ؛ واقعه و ملک بعد

از نمازو تقدیم به اموات شیعیان حضرت که وارثی ندارند .

۵ – به نیابت از حضرت به حج و زیارت ائمه اطهار ( علیهم السلام )

بروید و یا دیگران را به زیارت بفرستید

۶ — به والدین خود خدمت کنید مطمئن باشید قلب حضرت را خشنود کرده اید

۷ – در فراق جدائی حضرت دعای ندبه ( صبح جمعه ) و دعای غیبت حضرت

( اللهم عرفنی نفسک … ) را بعد از نماز عصر روز جمعه بخوانید

۸ – عمل به تاکید خود حضرت به مومنین در خواندن نماز شب ؛ زیارت عاشورا

و زیارت جامعه کبیره

۹ – خواندن نماز امام زمان علیه السلام در هر زمان و مکان

( جهت نحوه خواندن به مفاتیح مراجعه شود )

۱۰ – احترام و خدمت به سادات و دوستان حضرت به نیت خشنودی حضرت

۱۱ – بعد از هر نماز برای فرج حضرت بسیار دعا کنید حتی با گفتن دعای

اللهم عجل لولیک الفرج

۱۲ – اشاعه فرهنگ شناخت حضرت بین دوستان با بیان فضائل آقا هر کس بر

اساس توانایی خود

( برگزاری مراسم اهل بیت علیهم السلام ؛ مداحی ؛ نوشتن کتاب ؛ شعر و …… )

۱۳ – اگر حاجتی دارید خالصانه با حضور قلب زیارت آل یاسین و نماز استغاثه

به حضرت را بخوانید بهترین وقت سفارش شده وقت سحر روز جمعه

( جهت نحوه خواندن به مفاتیح مراجعه شود )

۱۴ – همواره یاد و انتظار ظهور آن بزرگوار را با دعا در خود تقویت و از پروردگار

توفیق معرفت بیشتر به حضرت را درخواست کنید

۱۵ – گریستن و گریاندن در فراق آن امام همام به خصوص مظلومیت جدش

حضرت سیدالشهدا علیه السلام و عمه بزرگوارشان حضرت زینب سلام الله علیها

۱۶ – خواندن دعای عهد و پیمان بستن با حضرت

۱۷ – همواره دشمنان حضرت و جد مظلومشان را لعن و نفرین کنید

۱۸ – دوری از گناهان که هر چه از آنها دور شوید به حضرت نزدیک تر میشوید

۱۹ – خواندن دعای توسل و شفیع قرار دادن ایشان نزد خداوند و همچنین

خواندن دعای غریق ( مثلا در قنوت )

۲۰ – از فقرا ؛ بیماران و خانواده های بی پناه غافل نشوید ؛ با آنها نشست و برخاست

کنید و تا حد توان مشکلاتشان را حل نمائید .

منبع : مکیال المکارم ؛ ج ۲ ؛ بخش ۸ ؛ تکالیف منتظران


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۲/۳۱
h. piran

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی